الگوی زندگي ساده
الگوی زندگي ساده
الگوی زندگي ساده
نويسنده:
مرحوم آيت الله سيد روح الله خاتمي که بعد از شهادت شهيد محراب آيت الله صدوقي، به امام جمعه يزد منصوب شد،ازچهارمين شهيد محراب گفتني هايي داشته که درهمان نخستين سالگرد شهيد به اين صورت بيان کرده است:
بادرود به امام امت وسلام براميد امام وامت وهمه شهداي اسلام، سعادت نصيب مان شدوبه خدمت حضرت آيت الله خاتمي، نماينده محترم امام و امام جمعه يزد،رسيديم.ازايشان تقاضا داريم که درباره خصوصيات روحي واخلاقي ومقداري هم درباره خصوصيات روحي واخلاقي ومقداري هم درباره زندگي چهارمين شهيد محراب آيت الله اشرفي اصفهاني،هم رزم وهم سنگرخودشان،براي ما بگويند که ان شاءالله زينت بخش يادواره قراربگيرد.
بسم الله الرحمن الرحيم
من،همان طوري که قبلاً عرض کردم، اطلاعات خاصي از زندگي خصوصي حضرت آيت الله اشرفي اصفهاني- رضوان الله تعالي عليه- ندارم. من براي اين که سابقه آشنايي نزديک با ايشان نداشته ام ، فقط يک دفعه ايشان را ملاقات کردم،آن هم دريک مجلس عمومي که خيلي مجال صحبت خصوصي نشد،ولي اجمالاً، همان طوري که همه مجله ها ، روزنامه ها،تلويزيون خصوصاً قبل وبعد از شهادت شان گفتند وبالاتر از همه فرمايش امام درباره ايشان بود که هم قبلاً ازايشان تمجيد مي کردند وهم بعد از شهادت شان.ومن هم شنيده هايم درباره ايشان بسياراست.ايشان شخص جليل القدري بودند،ايشان هم عالم بودند،اهل تقوي بودند وهميشه درراه اسلام قلم مي زدند، رنج برده اند ومدت هايي که درقم مدرس بودند وبا سن بالا،با زندگي طلبگي،با دوتا ازآقا زاده هاي شان هم حجره بودند.مثل طلبه عادي زندگي مي کردند؛ درحالي که همان روز مدرس بودند.بعد هم به امرحضرت آيت الله العظمي بروجردي- رضوان الله عليه -ايشان با جمعي ديگر ازفضلا مأمورشدند که به باختران بروند.حوزه علميه تشکيل بدهند. وتشريف بردند به آن جا وبا همکاري آن آقايان ديگر که دراين اواخر هيچ کدام از آن ها ديگر نبودند-بعضي ها مرحوم شدند وبعضي ها هم نماندند وبرگشتند- تنها کسي که استقامت ومقاومت کرد،حضرت آيت الله اشرفي اصفهاني بود،مدرسه اي درآن جا تأسيس کردند،طلابي را تربيت کردند، اخيراً هم که درامورانقلاب همه مان شاهد بوديم، شما شاهد بوديد،ديگران،همه مردم ايران شاهد بودند که ايشان درراه انقلاب واقعاً زحمت کشيدند،مردم را رهبري کردندبه جبهه ها رفتند وکمال سعي وکوشش وتلاش درپيش برد انقلاب را داشتند وبالاتر از همه فضايل ايشان اين که تا آخر،زندگي شان با زندگي طلبگي خيلي ساده هيچ تفاوتي نکرده بود.درباختران يک خانه مختصري داشتند وبا کمال فضيلت وتقوي وزهد زندگي مي کردند .ازاول شروع تحصيل شان تا آخر، عمر پربرکت خودرا درراه اسلام صرف کردند وبحمدالله تعالي آخرش هم به لقاءالله پيوستند ونتيجه زحمات شان همان شهادتي بود که براي ايشان حادث شد که بالاترين مقام درنزد حضرت پروردگاراست وخب، هرشهادتي به خصوص شهادت براي کسي که ازاول عمرش تا آخر درراه خدا قلم بزند وبعد هم شهيد شود،اين بالاترين سعادتي است که براي بشر تصور مي شود وبحمدالله هم به اين سعادت رسيدند.خدا ان شاءالله درجات شان را عالي کند وگرچه اين خلاءها هيچ وقت پر نمي شود،ولي اميدوارم که ان شاءالله بازهم کساني باشند که راه ايشان را بپيمايند وانجام وظيفه کنند.واقعاً يکي از ضايعات بزرگي که براي انقلاب اسلامي ما حاصل شد.همين شهادت آيت الله اشرفي اصفهاني بود ،ولي درعين حال که شهادت ايشان،به اعتباري ضايعه اي بزرگ براي اسلام بود، ولي به اعتباري شهادت ايشان درقوت اسلام وپيشرفت انقلاب هم مؤثربود.خدا ان شاءالله ايشان را رحمت کند؛ عاش سعيداًعاش حميداً ومات سعيداً.
پيامم به ملت ايران آن هم پيامي است که دائماً مکررشده است وهمه شخصيت ها ودرراس همه امام امت اين پيام رامکرر داده اند .من هم اگر پيامي بدهم،تکرارهمان پيام هايي است که ديگران، بزرگان ومخصوصاًامام دادند واين که ،دراين مرحله از انقلاب ،دردرجه اول بايدسعي کنيم نسبت به اين جنگ که بالاخره آن را به يک جايي برسانيم. براي اين که همه بلاهايي که هم اکنون متوجه ماها است، گرفتاري هايي که براي پيشرفت انقلاب اسلامي است،عمده اش ناشي ازهمين جنگ است ودراين جنگ، بايد دردرجه اول ملت همت کنند؛ هم در پشت جبهه وهم درداخل جبهه.رفتن جوان ها به جبهه و سعي وکوشش درپيش برد اين جنگ ومعدوم کردن صدام وازبين بردن اين آنتريک ها وتوطئه هايي که درباره ما مي شود، بلکه ماراه مان صاف شود وانقلاب مان رابه پيش ببريم.يکي هم همان مسأله کاخ نشيني وکوخ نشيني، آن هم يکي از مسائل است که بسيار مورد توجه است ومهم ترين کارسازندگي انقلاب اسلامي موردتوجه است ومهم ترين کارسازندگي انقلاب اسلامي دراين است که بايد طبقه محروم به اين صورتي که هست نباشد وبايد دولت وملت فکري بکنند ،هماهنگي بکنند ودرچارچوب احکام اسلامي وشريعت اسلام، يک کاري بکنند که اين اختلافات سطح زندگي،که يکي محروم باشد.هيچ چيزي نداشته باشد،خانه نداشته باشد، نان نداشته باشد،لباس نداشته باشد. امادرمقابل، يک عده اي هم درکمال آسايش،ثروت ها را انبوه کنند. اين وضعيت براي اسلام قابل تحمل نيست،واگرما انقلاب مان اسلامي است وبايد احکام اسلام پياده شود.مهم ترين لازمه اش اين است که بايد فکري بکنيم که ديگرمحروم به اين صورت دراين مملکت نباشد،ان شاءالله تعالي.
والسلام عليکم ورحمت الله وبرکاته
منابع:
برگرفته ازکتاب«عروج به ملکوت درمهر خون»
ماهنامه شاهد یاران، شماره 44
بادرود به امام امت وسلام براميد امام وامت وهمه شهداي اسلام، سعادت نصيب مان شدوبه خدمت حضرت آيت الله خاتمي، نماينده محترم امام و امام جمعه يزد،رسيديم.ازايشان تقاضا داريم که درباره خصوصيات روحي واخلاقي ومقداري هم درباره خصوصيات روحي واخلاقي ومقداري هم درباره زندگي چهارمين شهيد محراب آيت الله اشرفي اصفهاني،هم رزم وهم سنگرخودشان،براي ما بگويند که ان شاءالله زينت بخش يادواره قراربگيرد.
بسم الله الرحمن الرحيم
من،همان طوري که قبلاً عرض کردم، اطلاعات خاصي از زندگي خصوصي حضرت آيت الله اشرفي اصفهاني- رضوان الله تعالي عليه- ندارم. من براي اين که سابقه آشنايي نزديک با ايشان نداشته ام ، فقط يک دفعه ايشان را ملاقات کردم،آن هم دريک مجلس عمومي که خيلي مجال صحبت خصوصي نشد،ولي اجمالاً، همان طوري که همه مجله ها ، روزنامه ها،تلويزيون خصوصاً قبل وبعد از شهادت شان گفتند وبالاتر از همه فرمايش امام درباره ايشان بود که هم قبلاً ازايشان تمجيد مي کردند وهم بعد از شهادت شان.ومن هم شنيده هايم درباره ايشان بسياراست.ايشان شخص جليل القدري بودند،ايشان هم عالم بودند،اهل تقوي بودند وهميشه درراه اسلام قلم مي زدند، رنج برده اند ومدت هايي که درقم مدرس بودند وبا سن بالا،با زندگي طلبگي،با دوتا ازآقا زاده هاي شان هم حجره بودند.مثل طلبه عادي زندگي مي کردند؛ درحالي که همان روز مدرس بودند.بعد هم به امرحضرت آيت الله العظمي بروجردي- رضوان الله عليه -ايشان با جمعي ديگر ازفضلا مأمورشدند که به باختران بروند.حوزه علميه تشکيل بدهند. وتشريف بردند به آن جا وبا همکاري آن آقايان ديگر که دراين اواخر هيچ کدام از آن ها ديگر نبودند-بعضي ها مرحوم شدند وبعضي ها هم نماندند وبرگشتند- تنها کسي که استقامت ومقاومت کرد،حضرت آيت الله اشرفي اصفهاني بود،مدرسه اي درآن جا تأسيس کردند،طلابي را تربيت کردند، اخيراً هم که درامورانقلاب همه مان شاهد بوديم، شما شاهد بوديد،ديگران،همه مردم ايران شاهد بودند که ايشان درراه انقلاب واقعاً زحمت کشيدند،مردم را رهبري کردندبه جبهه ها رفتند وکمال سعي وکوشش وتلاش درپيش برد انقلاب را داشتند وبالاتر از همه فضايل ايشان اين که تا آخر،زندگي شان با زندگي طلبگي خيلي ساده هيچ تفاوتي نکرده بود.درباختران يک خانه مختصري داشتند وبا کمال فضيلت وتقوي وزهد زندگي مي کردند .ازاول شروع تحصيل شان تا آخر، عمر پربرکت خودرا درراه اسلام صرف کردند وبحمدالله تعالي آخرش هم به لقاءالله پيوستند ونتيجه زحمات شان همان شهادتي بود که براي ايشان حادث شد که بالاترين مقام درنزد حضرت پروردگاراست وخب، هرشهادتي به خصوص شهادت براي کسي که ازاول عمرش تا آخر درراه خدا قلم بزند وبعد هم شهيد شود،اين بالاترين سعادتي است که براي بشر تصور مي شود وبحمدالله هم به اين سعادت رسيدند.خدا ان شاءالله درجات شان را عالي کند وگرچه اين خلاءها هيچ وقت پر نمي شود،ولي اميدوارم که ان شاءالله بازهم کساني باشند که راه ايشان را بپيمايند وانجام وظيفه کنند.واقعاً يکي از ضايعات بزرگي که براي انقلاب اسلامي ما حاصل شد.همين شهادت آيت الله اشرفي اصفهاني بود ،ولي درعين حال که شهادت ايشان،به اعتباري ضايعه اي بزرگ براي اسلام بود، ولي به اعتباري شهادت ايشان درقوت اسلام وپيشرفت انقلاب هم مؤثربود.خدا ان شاءالله ايشان را رحمت کند؛ عاش سعيداًعاش حميداً ومات سعيداً.
پيامم به ملت ايران آن هم پيامي است که دائماً مکررشده است وهمه شخصيت ها ودرراس همه امام امت اين پيام رامکرر داده اند .من هم اگر پيامي بدهم،تکرارهمان پيام هايي است که ديگران، بزرگان ومخصوصاًامام دادند واين که ،دراين مرحله از انقلاب ،دردرجه اول بايدسعي کنيم نسبت به اين جنگ که بالاخره آن را به يک جايي برسانيم. براي اين که همه بلاهايي که هم اکنون متوجه ماها است، گرفتاري هايي که براي پيشرفت انقلاب اسلامي است،عمده اش ناشي ازهمين جنگ است ودراين جنگ، بايد دردرجه اول ملت همت کنند؛ هم در پشت جبهه وهم درداخل جبهه.رفتن جوان ها به جبهه و سعي وکوشش درپيش برد اين جنگ ومعدوم کردن صدام وازبين بردن اين آنتريک ها وتوطئه هايي که درباره ما مي شود، بلکه ماراه مان صاف شود وانقلاب مان رابه پيش ببريم.يکي هم همان مسأله کاخ نشيني وکوخ نشيني، آن هم يکي از مسائل است که بسيار مورد توجه است ومهم ترين کارسازندگي انقلاب اسلامي موردتوجه است ومهم ترين کارسازندگي انقلاب اسلامي دراين است که بايد طبقه محروم به اين صورتي که هست نباشد وبايد دولت وملت فکري بکنند ،هماهنگي بکنند ودرچارچوب احکام اسلامي وشريعت اسلام، يک کاري بکنند که اين اختلافات سطح زندگي،که يکي محروم باشد.هيچ چيزي نداشته باشد،خانه نداشته باشد، نان نداشته باشد،لباس نداشته باشد. امادرمقابل، يک عده اي هم درکمال آسايش،ثروت ها را انبوه کنند. اين وضعيت براي اسلام قابل تحمل نيست،واگرما انقلاب مان اسلامي است وبايد احکام اسلام پياده شود.مهم ترين لازمه اش اين است که بايد فکري بکنيم که ديگرمحروم به اين صورت دراين مملکت نباشد،ان شاءالله تعالي.
والسلام عليکم ورحمت الله وبرکاته
منابع:
برگرفته ازکتاب«عروج به ملکوت درمهر خون»
ماهنامه شاهد یاران، شماره 44
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}